رسم رفاقـــــــــــت اینه که

با رفیـــــق پیرشــــــــــــى

نه اینکه وســــط راه از رفیـــــق سیرشــــى

از اعماق وجود میگویم / در رکوع و سجود میگویم
در صبح و غروب میگویم / در وقت سرور میگویم
«« جانم فدای رفیق »»

الهی تا زمین داره حرارات / به کام دل بماند این رفاقت

دوستانم همه نابند ، طلا سیری چند ؟ / درد از همه شان دور ، بلا سیری چند ؟
بی گل روی عزیزان ، نفستم می گیرد / بی حضور رفقا ، صلح و صفا سیری چند ؟

ارزش دوست آنقدر برایم بالاست که حاضرم برای قدمهایش پل عبور شوم ...

حتی اگر نگاهش برای لحظه ای به زیر پایش نیفتد..

تو بهترین دوست خواهی ماند حتی اگر سختی راه،چشمانت را از من دور کند..

خونه داریم سقف نداره!
چراغ داریم نفت نداره!
رفیق داریم حرف نداره!!!!

يه "عاشق" ميگه اگه اتفاقي واسه تو بيفته ميميرم.

يه "رفيق" ميگه اگه بميرم هم نميزارم اتفاقي واست بيفته.

سر همه رفقاي با معرفت سلامت

رفاقت بار سنگینیست! کسی بر دوش می گیرد که یک دنیا “معرفت” دارد

من اسیر واژه محبتم، خالی از بغض دل و حسادتم
عاشق دست های با رفاقتم، زندگی اینجوری داده عادتم

امیدوارم با هر برگی که می افته ..یه دونه از غمهای تو کم بشه.
.
.
پاییزتیم

کس نمیداند در این بحر عمیق، سنگریزه قرب دارد یا عقیق؟
من همین دانم که در این روزگار هیچ چیز ارزش ندارد جز رفیق

ارزش قطره های باران را گلهای تشنه می دانند
و قدر دوستان خوب را دلهای تنگ

هم رازکویرم تب باران دارم. درسینه دلی شکسته پنهان دارم .
برگوشه سنگ قبرمن بنویسید. من هرچه که دارم ازرفیقان دارم

مثل ایرانسل خرابتم
مثل ۹۱۹ همراهتم
مثل ۹۱۲ رفیق با کلاستم !

گفتم دوست بهتر است یا برادر؟
گفت دوست برادری است که انسان مطابق میل خود انتخاب میکند..

ارزش دوست برایم به قدری است که پلی برای عبورش شوم ، حتی اگر لحظه ای به زیر پایش نگاه نکند؛

روزگار چون گرگ پیری پر بلاست / طعمه اش یاران خوب و با وفاست
دوری از یاران مکن ای با وفا / گرگ دوران در کف این لحظه هاست

اگه معرفت با مسیر طولانیش ایستگاه آخری داشته باشه، تو آخرشی.

به نام دو گل بهشت، یکی عشق و دیگری سرنوشت
به قلم گفتم بنویس، هرچه دلش خواست نوشت
مرا خاک پای دوست و دوست را به سرم، تاج نوشت