انگشتانت را به من قرض بده
برای شمردن لحظه های نبودنت کم آوردم ...
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
داستان زیبای جزا در روز قیامت ! | 0 | 17 | leili |
داستان کوتاه طنز: هنر نزد ایرانیان است و بس | 0 | 17 | leili |
نور عشق (فریدون مشیری) | 0 | 17 | leili |
عشقولانه ترین داستان به نام شرط عشق | 0 | 16 | leili |
داستان آموزنده دزد باورها | 0 | 20 | leili |
من او را دوست می دارم...(مرتضی درویشی) | 0 | 16 | melika |
بلفاریت یا ورم ملتحمه چیست؟ | 0 | 18 | melika |
نگذارید زندگیتان کسل کننده ویکنواخت شود! | 0 | 16 | melika |
دانستنی های علمی | 0 | 16 | melika |
خانوما و آقایون در شرایط مختلف چه میکنند؟ | 0 | 15 | melika |
دلا در عشق تو صد دفترستم | 0 | 18 | ghazal |
داستان کوتاه عاشقانه عصای سفید | 0 | 18 | ghazal |
داستان گاندی و لنگه کفش | 0 | 16 | ghazal |
ماجرای جالب و پند آموز کیسه شن | 0 | 18 | ghazal |
طنز: خودتو نخود هر آشی نکن!! | 0 | 17 | ghazal |
انگشتانت را به من قرض بده
برای شمردن لحظه های نبودنت کم آوردم ...
بگذار من دور باشم به پهنای یک دریا
نگو که بی رحمی! من منتظر معجزه ام برای شکافتن دریا
تو به جای عصا،دلت را بزن به دریا ....
مسافرترین آدم دنیا هم
دست خطی می خواهد که بنویسد برایش
” زود برگرد “
طاقت دوری ات را ندارم . . .
طب مدرن ، طب سنتی ، طب سوزنی ، همه را امتحان کرده ام ، درد بی درمان است درد دوریت !