یا الهی گشته امشب محفل عشق و دعا
ما بگوییم آرزوها را به درگاه شما
آرزوی این حقیر امشب فقط یک واژه است
کربلا و کربلا و کربلا و کربلا

چه نالم ؟ چه گویم به تو در شب آرزو
که نزدت ندارد دگر این حقیر آبرو
فقط یک کلام: جان مهدی سلامت بود
که هرگز ندارم جز این آرزو . . .

لیله الرغائب شده یا رب دل ما
افتاده به دامان کرامات شما
تنها آرزوی ما به این شب گشته
ربی قسمتم کن حرم کرب و بلا . . .

ما در شب امید دعا نذار بودیم
هنگام دعا ، ناله غمبار بگوییم
امشب که همه در پی آمال خود هستند
ما تذکره کرب و بلا ز یار جوییم . . .

لیله الرغائب شده دل زار و مزاراست
اشک دل و نجوای شب بنده خوار است
ما هیچ نخواهیم به جز دو طلب نیک
یک : دیدن کربلا و دو: حضرت یار است . .

 شب آرزوهاست و با هر زبان ، با هر عقیده
در هر کجا و هر زمانی که با امید از خدا خواهشی دارید
ما را بی نصیب از دعاهایتان نگذارید . . .

شاید باور نکنید ولی هنوز هم آدم هایی وجود دارن 

که تا دوربین و میکروفن می بینن اولین چیزی که به ذهنشون می رسه اینه: 

” من کوچیکتر از اونی هستم که پیامی داشته باشم!

گرمم کن
به قدر یک آغوش
هوای نبودنت عجیب سرد است !

آسمان نیستم که هر پرنده سهمی از من باشد
من آن پرنده ام که سهم آسمانش را از چشمان “تو” میخواهد . . .

شعر ردیف و قافیه نمیخواهد
بوی آغوش تو هر دیوانه ای را شاعر میکند …

ندیدی چشم غمگین و تر من
تو رفتی و نشد این باور من
به پایت می نشینم تا بیفتد
دوباره سایه ی تو بر سر من

چقدر احمقانه ست
از یک قهوه ی تلخ انتظار فال شیرین داشتن …

عشق تو در قلب من هدییه جاودانس….
برای زنده موندن قشنگترین بهانس….
دوست داشتن تو مثل عطر خوشه بهاره….
با تو نفس کشیدن پایان انتظاره….

از بس با هر شرایطی دلم هوایت را می کند
هوای بوسیدنت ، هوای آغوشت ، هوای خنده هایت …
هوای درد دارد !

بیچاره من…
کسی را پاشویه میکردم که ازتب دیگری میسوخت…!!

” خداحافظی ات ” عجب خرابه ای به بار آورده!
نگاه کن… مدت هاست در تلاشند! مرا از زیر آوار تنهایی هایم بیرون کشند…

هزار بار آمدم خطت بزنم از قلبم
خود خودت را
یادت را
اسمت را
اما …
فقط قلبم پر شد از خط خطی های عاشقانه !

هوا را هر چقدر نفس بکشی باز هم برای کشیدنش بال بال میزنی
مثل تو
هر چقدر که باشی ، باز هم باید باشی
می فهمی چه میگویم ؟
بودنت مهم است !

بابام زده شبکه خارجی، گوسفنده میگه بع بع!!

مامانم به بابام میگه مگه گوسفندای خارجی هم میگن بع؟؟!!

گاهی آنکه سراغی از تو نمی گیرد
دلتنگترین برای دیدن توست و از شکاف چشمانش به نبودنت خیره می شود ،
همیشه آنکه تو او را نمی بینی نامهربان نیست …

خدایا
‏”تنها‏” نگذار …
دلی را که هیچکس
‏”دردش‏” را نمیفهمد

من «خاطرت» را می خواستم؛
نه «خاطره ات» را…!

اگه یه روز دلمو شکستی “فدای سرت”
فقط کفش بپوش که شکسته هاش تو پات نره …

هرگز منتِ احساسی رو نکش که به زور داره برات خرج میشه…

وآن نازنین کجاست که یادم نمیکند / صد غم به سینه دارم و شادم نمیکند
یک لحظه آنکه بی من هرگز نمی نشست / امشب به یاد کیست که یادم نمیکند .