زیر این سقف بلند،روی دامان زمین
هر کجا خسته شدی، یا که پر غصه شدی
دستی از غیب به دادت برسد و چه زیباست که آن دست خدا باشد و بس
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
داستان زیبای جزا در روز قیامت ! | 0 | 19 | leili |
داستان کوتاه طنز: هنر نزد ایرانیان است و بس | 0 | 18 | leili |
نور عشق (فریدون مشیری) | 0 | 18 | leili |
عشقولانه ترین داستان به نام شرط عشق | 0 | 17 | leili |
داستان آموزنده دزد باورها | 0 | 22 | leili |
من او را دوست می دارم...(مرتضی درویشی) | 0 | 17 | melika |
بلفاریت یا ورم ملتحمه چیست؟ | 0 | 20 | melika |
نگذارید زندگیتان کسل کننده ویکنواخت شود! | 0 | 18 | melika |
دانستنی های علمی | 0 | 17 | melika |
خانوما و آقایون در شرایط مختلف چه میکنند؟ | 0 | 16 | melika |
دلا در عشق تو صد دفترستم | 0 | 19 | ghazal |
داستان کوتاه عاشقانه عصای سفید | 0 | 20 | ghazal |
داستان گاندی و لنگه کفش | 0 | 17 | ghazal |
ماجرای جالب و پند آموز کیسه شن | 0 | 19 | ghazal |
طنز: خودتو نخود هر آشی نکن!! | 0 | 18 | ghazal |
زیر این سقف بلند،روی دامان زمین
هر کجا خسته شدی، یا که پر غصه شدی
دستی از غیب به دادت برسد و چه زیباست که آن دست خدا باشد و بس
می خواستم برم مسواک بزنم مسواکو برمیدارم مامانم می گه می خوای مسواک بزنی؟
می گم بله می گه خمیر دندون روش مالیدی؟ می گم بله
می گه واقعا که این همه فرصت په نه په بهت دادم استفاده نکردی!!
گلاب به روتون ما یه بار در حد انفجار بودم رفتم دیدیم برق دستشویی روشنه
حدود نیم ساعت دم در توالت بیریک دنس رفتم
آخر فهمیدم داداشم رفته بود دسشویی یادش رفته بود برق و خاموش کنه!!!
فک و فامیله داریم؟؟؟؟؟؟
سلام..
ببخشيد اين وقت شب مزاحمتون شدم..
ميخواستم ياد آوري كنم كه شب ها كه ما ميخوابيم آقا پليسه بيداره..
يه روز غضنفر ميره بيست سوالي
بعدش چند نفر بهش ميگن جواب بيست كويت هست ولي تو همون اول نگو كه معلوم نشه..
بعدش از اونا مي پرسه:
يه كويته؟
ميگن نه..
ميگه دو كويته؟
.....
ميگه 19 كويته؟
ميگن نه..
بعد جواب يادش ميره ميگه ميشه يه راهنمايي بكنين؟
ميگن با چايي ميخورنش..
ميگه قنده؟!!!!
امروز لبم باد کرده بود مامانم به بابام گفت منو اذیت کرده لبش باد کرده
من : :|
بابام به مامانم : تو کیو اذیت کردی دماغت انقد شده ؟
من و بابام : :)))))))
مامانم به بابام : تو کیو اذیت کردی قدت کوتاه شده ؟
من و مامانم : :))))))
شستن همدیگرو پهن کردن رو طناب
می خواستم بگم همچین بنیان سستی داره خوانوادمون
فک و فامیله داریم؟
به اندازه سلولاى بدنم دوست دارم (تك سلولى)!
شوخى كردم تو نفس منى (مرده)!
تو تاکسی تنها نشستم میخوام کرایه حساب کنم طرف میگه 1 نفر!!؟؟
میگم پـَـ نه پـَـ 2 نفر حساب کن خورزوخان هم هست!!
میخواستم بخوابم به خواهرم گفتم لامپو خواموش کن.
گفت نورش اذیت می کنه؟ گفتم: پــَ ...گفت: جرات داری بگو؟
گفتم:پتو میکشم سرم خب!!! گفت آفرین بلاخره آدم شدی.
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ فکر کردی تا ابد الاغ می مونم؟؟!!!
بچه که بودیم میرفتیم مسافرت به هر هتل بزرگی که توی شهرهای بین راهمون میرسیدیم
بابام میرفت میگفت: میشه این بچه هارو ببرم دستشویی؟؟ :)
خلاصه اینکه ما از هتلهای بزرگ و چند ستاره فقط توالتاشو دیدیم :|
فک و فامیله داریم.؟
خانوم همسایه خطاب به خواهرم:
- سمیرا جان خوشحال شدم نامزد کردی
-- وااای مرسی .. منم همینطور
خانوم همسایه: :-|
ما =))))
خواهرم: :-/
فک و فامیله داریم؟
بعضي آدمها رو بايد توي جوب آب شست تا لجن ها همه خوشحال بشن
و بفهمن كثيف تر از خودشون هم هست !!
دبيرمون دوستم رو صدا زده؛
ميگه:ميخواين درس بپرسيد؟
گفتم: پ ن پ ميخواد ازت تست خوانندگي بگيره بفرستت هاليوود!
با اين وضعيت ديگه بايد توي بانك به جاي پول پس انداز كردن مرغ پس اندازكنيم.
جمله عاشقانه غضنفر به نامزدش
دوستت دارم به اندازه همه اذون های مغرب ماه رمضون !
کم کم یاد خواهم گرفت با آدمها همانگونه باشم که هستند
همانقدر
خوب ، گرم ، مهربان
و همانقدر
بد ، سرد ، تلخ
مرغي به درخشش الماس،
جديد ترين فيلم بهترين سينماهاي كشور
هی بی وفا شانه هاین مثل بالش مسافر خانه ای است
که سر های زیادی را تکیه گاه بوده است . . ..
چه زیبا حرف میزنی ؟ تو می گویی از زاویه ی من به مسئله نگاه کن
از زاویه تو … آها دیدم
از زاویه ی تو چه تنگ است کنار هم نشستن دو ضلع ! من و تو !
پسر داییم شیش سالشه بهش رکابیشو دادم تنش کنه میگه من بلد نیستم
میگم تو که همه لباساتو تنت میکنی میگه نه این فرق داره
این سه تا سوراخ داره نمیدونم سرمو تو کدوم سوراخ بکنم:)
فک و فامیله داریم؟
یکی بود...! هیچ کس نبود.....
گفته بودم... قصه من شنیدن ندارد...
امروز تمام من پر از درد شده
دستان نحــیف كوچـكم سرد شده
برگرد و به این بچگی ام طعنه نزن
بی عشق توغصه های من مرد شده
دلــگیــر مباش .
دلت که گیر باشد ،
رهـــــا نمی شوی !
اشکهایم را
پاکـــــ می کنمــــ
تا کسی تو را نبیند...
خوشحالم که ساعتها را جلو کشیده اند
حالا یک ساعت کمتر از همیشه نیستی !
تعداد صفحات : 62